تاریخ معاصر ایران و به تبع آن، معماری معاصر ایران را می توان از زمانهای متفاوت شروع کرد: شکل گیری دوره ی قاجار که مصادف با نوگرایی اروپایی است؛ شکل گیری جریان روشنفکری ایرانی که به شکل گیری انقلاب مشروطه انجامید؛ تلاش برای نوسازی سازمانی و اداری که از زمان به قدرت رسیدن وزرای با کفایتی چون امیرکبیر، قائم مقام و سپهسالار شروع شد و امثال آن، هر یک می توانند صورتی از معاصر شدن جامعه ی ایرانی را نشان دهند. ولی به زعم راقم این سطور، اگر بخواهیم آغازی برای معماری معاصر ایران قائل شویم، به نظر می رسد آغاز به فعالیت حرفه ای اولین تحصیلکرده های ایرانی- که همگی دانش آموخته ی معماری خارج از کشور بودند - شروع خوبی برای معماری معاصر ایران باشد. چرا که، عمده دغدغه ی معماران نسل اول معماری معاصر ایران، گرایش به معماری مدرنیسم اروپایی و ترویج آن در ایران دوره ی پهلوی بوده، لذا مدرنیزاسیون معماری ایران ریشه در کارها و اندیشه های این معماران داشته است. از مهمترین این معماران می توان به کریم طاهرزاده بهزاد، وارطان هوانسیان، گابریل گورکیان، محسن فروغی و پل آبکار اشاره نمود.


آنچه ما در ایران به عنوان معماری مدرن می شناسیم، در اصل، نتیجه ی انعکاس مستقیم تحولات معماری مدرن اروپایی از کانال و صافی معماران نسل اول معماری معاصر ایران است. همانگونه که بیان گردید، این معماران همگی تحصیلکرده ی اروپا بودند و با جریانات و گرایشهای معماری آن دوره از نزدیک آشنا شدند و سعی بی دریغ در پیاده کردن اهداف و مفاهیم معماری مدرن در ایران دوره ی رضاشاهی داشتند.
تأسیس دانشکده ی هنرهای زیبای تهران و به تبع آن سرازیر شدن دانش آموختگان این دانشکده در محیط کار و تدریس، خود نوید شکل گیری نسل دوم معماری معاصر ایران را به ارمغان آورد. نوع آموزش در دانشکده ی هنرهای زیبای تهران و جریانات و تحولات معماری دهه های ۵۰ و ۶۰ میلادی در اروپا، دیدگاه این نسل را نسبت به مدرنیسم تا حدودی متفاوتتر از نسل پیش قرار داد. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها